مجسمه ظلم چه شکلیست؟

✎ نویسنده: رامین مجاب

📅 تاریخ نگارش: ۷ مرداد ۱۳۹۹

🕑 مدت‌زمان مطالعه: ۲ تا ۴ دقیقه


توفیق شد تا در یک یادداشت با محوریت اقتصاد اسلامی مشارکت کنم (این هم از عجایب پژوهشکده هست). در این زمینه اظهارنظر واقعاً سخت هست. بیراه نیست اگر بگویم در اینجا با جان آدمیزاد سروکار داریم. چرا؟ کم نیستند کسانی که به علت مشکلات بیکاری و غیره خودکشی می‌کنند. نتیجه کار ما می‌تواند استفاده از ابزارهایی که مفید هستند - یعنی رشد اقتصادی و رفاه و اشتغال ایجاد می‌کند - را محدود کند. اصلاً خودکشی را بگذاریم کنار. کم نیستند کسانی که به علت مشکلات اقتصادی بچه دار نمی‌شوند یا ازدواج نمی‌کنند.

چرا مفید هستند؟ به طریق مختلف می‌توان مفید بودن این ابزارها را نشان داد. مثلاً در اینجا که بحث سوآپ نرخ‌بهره است، برخی ریسک‌ها را مدیریت می‌کند. کلی‌تر نگاه کنیم، اقتصادهایی که چنین دغدغه‌هایی ندارند، از نظر شاخص‌های مختلف از ما بهتر هستند. صحبت یک‌روز و دوروز هم نیست. تردید دارید؟ آمارهای ۴۰ سال گذشته را مقایسه کنید؟ ۴۰ سال کم است؟ چند نسل به کامتان بریزیم راضی می‌شوید؟

در این توفیق اجباری، وقتی گزارش را برای بار آخر می‌خواندم، ضربه‌ای پیوسته بر پیشانی‌ام می‌خورد: اگر قرار است محدودیت‌های ناشی از اقتصاد اسلامی به رفاه اقتصادی نیانجامد، پس به چه درد می‌خورد؟ چرا اسم من باید پای چنین متنی باشد که ممکن است باعث شود کسی، جایی، زمانی گرسنه بخوابد؟

ممکن است بگویند که ما با این نظام مالی محدودشده انسان‌های «متعالی‌تری» تربیت می‌کنیم، که خُب جای بحث دارد. شاید درست بگویند، شاید هم شکم گرسنه دین و ایمان نشناسد.

اما صبر کنید. واقعاً فکر می‌کنند نرخ بهره حقیقی منفی[۱] انسان متعالی می‌سازد؟ نه. این یکی را کوتاه نمی‌آیم. اگر می‌خواهید پیکرهٔ ظلم را بتراشید و در جایی بگذارید، آنرا شکل نرخ بهره حقیقی منفی بسازید. اگر دسترسی افراد به تسهیلات سازوکار روشنی داشت و یا حتی تصادفی بود، من از واژه «ظلم» استفاده نمی‌کردم، اما می‌دانیم که در این سیستم دسترسی افراد به تسهیلات با چنین قیمت‌هایی براساس روابط شکل می‌گیرد. بخشی از آیه ۲۵ الحدید را بخوانید:

﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ …﴾

کجای این اعداد عدالت است؟ من به نظام فکری که چنین قیمت‌هایی ایجاد می‌کند، کافرم.

البته می‌دانم که می‌گویند این سیستمی که اجرا می‌شود، آن چیزی که ما می‌گوییم نیست. به ۴۰ سال برگردم. چند نسل دیگر باید به کامشان بریزیم تا اجرا شود؟ اگر هیچگاه اجرایی نشد چه؟ ریسک اینکه این مطالب اصلاً قابلیت اجرا ندارد را چه‌کسی بر می‌دارد؟ اگر خیال و آرزو باشد چه؟ اگر زاییده یک توهم باشد چه؟ اگر پایه و بنیان و اساس درست و حسابی نداشته باشد چه؟ اگر در مسئله بهینه‌یابی مقابل‌مان آنقدر محدودیت چپانده باشیم که منطقه ممکن قالب تهی کرده باشد چه؟ مگر می‌شود رفاه افراد را با این گزاره که «احتمالاً ربا باشد» از آنها بگیریم؟ احتمالاً ربا باشد یعنی احتمالاً ربا نباشد. اگر نبود چه؟

خلاصه آنکه کار دوستان اسلامی حقیقتاً سخت است. فرمول‌ها و تخمین‌زننده‌ها و کدهای سمت ما بی‌آزارترند. هر چند گویا کار هنوز تمام نشده و باید کمی بیشتر غرقه این مطالعه شوم. [۲]


[۱] نگاهی به این لینک از صفحات بانک مرکزی بیاندازید. دو جدول از نرخ‌های سود گزارش شده است. البته ملاحظاتی هست، اما نرخ سود تسهیلات در دوره‌های زیادی منفی بوده است.

[۲] امروز در این خصوص جلسه ارائه‌ای داشتیم. طرز فکر دکتر ندری را بشنوید، محال است عاشقش نشوید. قرار شد منافع این ابزارها را روشن‌تر و مشخص‌تر بیان کنیم، بدون توجه به اینکه آیا گره اسلامیتش گشوده می‌شود یا نه.



«تمامی حقوق محفوظ است»