شومن‌ها

✎ نویسنده: رامین مجاب

📅 تاریخ نگارش: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

🕑 مدت‌زمان مطالعه: ۲ تا ۴ دقیقه


ماه‌ها با مسئله‌ای کلنجار می‌رویم، ابعاد مختلفش را می‌جوییم، داده‌های مرتبطش را می‌یابیم، متدولوژی معتبری را انتخاب می‌کنیم، خودمان را (ببخشید) جِر می‌دهیم و کدی می‌نویسیم، تخمین‌هایش را بالاوپایین می‌کنیم و از بوی گَند نتایج اولیه‌مان بالا می‌آوریم. بارها متوجه باگ‌ها یا اشتباه‌های‌مان می‌شویم و به خودمان و حرفه‌مان و سرنوشت‌مان فحش می‌دهیم، تا شاید آن انتها چیزی برای گفتن بیابیم که مثلاً با کاهش یک واحد درصد نرخ‌بهره چه خاکی بر سر اقتصاد می‌شود و چه و چه و چه. اسیر و گرفتار نااطمینانی مدلسازی، با ترس‌ولرز صحبت می‌کنیم، اساتید که سوالی می‌پرسند، سرمان را به زیر می‌اندازیم که «بله، این ایراد وارد است»، اما «داده نبود»، یا «متدولوژی‌مان پاسخگو نبود»، یا ببخشید «بررسی کردیم اما معنادار نبود» و چه و چه و چه. بعد، یک‌روز به توییتر می‌آییم و می‌بینیم کارشناسی با n هزار فالوئر و بدون هیچ نشانی از مطالعه پشتیبان، اظهارنظر کرده که کاهش فلان، فلان می‌شود و فلان و فلان. کسی در قلب‌مان فریاد می‌زند که «بدون مدلسازی، آخر مگر می‌شود چیزی گفت» مگر می‌شود آزمون نکرد و چیزی گفت. بوی گل است؟ که از از احساسات‌مان بنویسیم؟ سنگ است؟ که در تاریکی بیاندازیمش؟ آخر بدون مدلسازی مگر می‌شود به دنیای دورویی داده‌ها و کشش‌ها وارد شد؟ جمله دکتر م. در سرم می‌پیچد «باید شومن باشی. [فلانی] شومن خوبی است».

چرا ناراحتم؟ مگر جای مرا تنگ می‌کنند؟ دنیا به این بزرگی. دنیای شبکه‌های اجتماعی که از آن هم بزرگتر!

راستش را بخواهید، آری، شومن‌ها جای بقیه را تنگ می‌کنند. آنها بازار خدمات کارشناسی را به هم می‌زنند. کالاهای «بد» هستند که کالاهای «خوب» را از بازار خارج می‌کنند. همان مقاله ۱۹۷۰ آکرلوف و بازار خودروهای دست‌دومش. شاهدش؟ نگاه کنید که چقدر کارشناس در این مرز و بوم مانده است. شومن‌ها ارزان اظهارنظر می‌کنند، اما حرف‌هایشان درونی متعفن دارد. اظهارنظرهاشان نااریب است؛ نااطمینانی مدلسازی شدیدی دارد، که گزارش نمی‌شود. به‌شرط همه اطلاعات هم تولید نشده‌اند.

البته، مشکلم فقط قیمت‌ها در بازار خدمات کارشناسی نیست. اینها اثرات جانبی منفی هم دارند. یار خوبی برای سیاست‌گذارانی که دنبال توجیه تصمیمات‌شان می‌گردند، می‌شوند. لینک میان مطالعات علمی و تصمیماتی که بر زندگی اثر می‌گذارد را تضعیف می‌کنند. اینها درنهایت رفاه همه ما را کم می‌کنند.

«شومن» نمود دیگری از کلمه «سلبریدی» است. آشنایی دیرینه‌ای با آنها داریم. از یک طرف، فقط به اظهارنظرهای کارشناسی در حوزه اقتصاد مربوط نمی‌شود. روغن بنفشه را فراموش کرده‌اید؟ آنرا هم یکی از همین شومن‌ها توصیه کرده است؛ کسی که برای اظهارنظر عرق نمی‌ریزد، ضربات پتک یک متدولوژی را بر آنها نمی‌زند، یا در کوره‌شان نمی‌گذارد. جامعه‌شناسی و سیاست و احتمالاً تمام علوم انسانی همین مشکل را دارند. شاهدش؟ کمی اطراف‌تان را نگاه کنید و درمیان ساختمان‌هایی که در آغوش علوم مهندسی قد کشیده‌اند، به فرهنگ و جامعه و اقتصادمان بیاندیشید. از طرف دیگر، این مشکل، فقط به شبکه‌های اجتماعی مربوط نیست. این مشکل را در انتشار کتاب و مقاله‌های علمی و غیره هم داریم.

برای شکست‌های بازار اینچنینی چه باید کرد؟ نمی‌توان گفت «آزادی بیان» و گذشت. این آزادی از کانال‌های غیرمستقیم رفاه افراد را کاهش می‌دهد. اولین‌بار، زمانی که چند بازیگر در مورد موضوعی تخصصی اظهارنظر کرده بودند، به این موضوع فکر کردم. بعید است بتوان اثرات غیرمستقیم اظهارنظرهایشان بر رفاه افراد را اندازه‌گیری و اثبات کرد. چالش مدرن و بزرگی هست.



«تمامی حقوق محفوظ است»