چند بیمار در داروخانه نشستهاند و مسئول آنجا داروها را با صدا زدن نام بیماری تحویل میدهد:
-بله بله، من، من میگرن دارم، سرم درد میکنه [مردی با افتخار پاسخ میدهد]
مسئول داروخانه باز هم صدا میزند: کی … داره؟ [نام بیماری را با صدای بوق سانسور میکنند]
پ.ن. از جلسه کوتاهی میآیم که در آن خانمی که از یکی از بانکها آمده بود گفت: «بالاخره حال بانکها خراب است». با خودم فکر کردم، مریض داریم تا مریض. دوستی وضعیت سلامت بانکها را به چهار مرحله تقسیم کرده است: عادی، نقدناشو، ناتوانازپرداخت، ورشکسته. اگر این نامها سخت بود، جایگزینها را میتوانید در بالا انتخاب کنید.