خستگی ۱۱ ساعت رانندگی، تاریکی پس از غروب و جاده بدون چراغ نرسیده به مرودشت، باران شرشر ۲۶ اسفند، میگرنی که چون همیشه بدون دعوت آمد و پای نیکا که از هر از چندی از کنار دنده ماشین عبور میکرد و به میان دندههای من فرو میرفت… تناقض آنجاست که تا نوروز سال بعد حسرت بازگشتش را میخورم